۱٫ بداند که کیفیت، یعنی ایجاد بستری مناسب جهت تربیت انسانهای صالح؛
۲٫ باید خودش با کیفیت و اثرگذار باشد؛ پس برای رشد و تعالی معنوی و تربیتی و بصیرتی خودش، برنامهریزی و همّت کند؛
۳٫ باید آنقدر معنویت خود را زیاد کند که معنویت او به سرگروهها و متربیان سرایت کند؛
۴٫ هر روز، بعد از نماز دعا کند که خداوند و اهلبیت علیهمالسّلام، او را در این امر خطیر؛ یعنی تربیت انسانهای صالح، یاری فرمایند؛
۵٫ بداند که تا وقتی سرگروهها از لحاظ علمی و تقوایی ارتقا نیابند، حلقههایشان باکیفیت نمیشود؛ پس سعی و تلاشش را جهت برنامهریزی برای حلقه سرگروهها بیشتر کند؛
۶٫ کادریابی و انتخاب سرگروه را حسّاسترین بخش کار خود قرار دهد؛
۷٫ بداند که باید برای حلقه تربیتی سرگروههای خود، سیر و برنامه مشخصی داشته باشد و با استفاده از روشهای جذّاب و اثرگذار، مانند کارگاه بحث، دعوت از کارشناسان علوم تربیتی و…، بر محتوای حلقه بیفزاید؛
۸٫ سرگروههای حلقههای زیرمجموعهاش را شناخته و ضمن آشنایی با شیوهها و روشهای آنان، آنها را متناسب با شخصیت و روحیاتشان راهنمایی کند؛
۹٫ بداند که حلقههای زیرمجموعهاش باید برنامهریزی و سیر مشخصی داشته باشند، پس با نظارت بر برنامهریزی و عملکرد آنها، اهداف شجره طیبه صالحین را دنبال کند؛
۱۰٫ سؤالات سرگروهها از او، نشانه رشد و پیشرفت و علاقه آنها به دانستن است، پس ضمن پاسخگویی دقیق و شفّاف به سؤالاتشان، از آنها به دلیل پرسیدن سؤال، تشکّر کرده و حتی تشویقشان کند؛
۱۱٫ در نظارت بر برنامه حلقهها به این نکته دقت کند که همه برنامههای حلقه باید دارای خروجی تربیتی باشد و توجه داشته باشد که مشاوره دادن به همه سرگروهها کاری بس دشوار است؛ لذا نیازمند مطالعه، تحقیق و مشاوره گرفتن از سرمربیان میباشد؛
۱۲٫ مشترکات فکریای که با سرگروهها دارد، به منزله معبری برای عبور از موارد اختلاف با سرگروه است؛ پس بکوشد تا با تکیه بر آن نقاط مشترک، مسیر را برای آینده هموار سازد؛
۱۳٫ اگر در مواردی با سرگروه دچار اختلاف شد، در صورتی که مورد اختلاف، سلیقهای است، از آن گذشته، و اگر مورد، اعتقادی و یا مبنایی است، با حلم و بردباری و روشهای نوین تربیتی، او را راهنمایی کند؛
۱۴٫ سرگروهها را درک کند و بداند که آنها با وجود تحصیل، اشتغال و جایگاه اجتماعی، زمان و انرژی قابل توجهی برای اداره حلقههایشان میگذارند؛ پس اگر نتوانستند توقّعات او را برآورده سازند، با ملایمت و مدارا یاریشان کند؛
۱۵٫ هر چند جلسه یکبار، با هماهنگی با سرگروهها به حلقههایشان رفته و در حلقه آنها شرکت و بر کیفیت اداره حلقهشان نظارت کند؛ پس از حلقه، ابتدا نکات مثبت را بهصورت مشروح و با تشویق، ذکر و سپس نکات منفی را با بیان راه حل و در خلوت، مطرح کند؛
۱۶٫ بداند که لغزش یک سرگروه، برابر است با لغزش تمام اعضای گروه و بداند که مسئولیت تربیت صحیح و دینی برعهده اوست؛
۱۷٫ جهت انتخاب و تأیید سرگروهها، با آنها مصاحبه نماید و در ضمن آن، ملاکهای یک سرگروه خوب را نسبت به او بسنجد و اگر شرایط لازم را داشت، به او اجازه فعالیت بدهد و یا قبل از تشکیل گروه، او را برای سرگروه شدن آماده کند؛
۱۸٫ روشهای تربیت صحیح از نظر اسلام را فرا گرفته و آن روشها را برای سرگروهها تبیین نماید؛
۱۹٫ شبهات روز را مطرح نموده و ضمن تشکیل کارگاه بحث، آن شبهات را به صورت دقیق پاسخ دهد؛
۲۰٫ شیوه پاسخگویی به شبهات را به سرگروهها آموزش داده و قدرت تجزیه و تحلیل آنها را با برگزاری کارگاه بحث، افزایش دهد؛
۲۱٫ نسبت به آسیبشناسی تربیتی، معرفتی و بصیرتی حلقهها اقدام نموده و پیگیر راهکارهای برونرفت از آنها و رفع آسیب آنها باشد؛
۲۲٫ در حلقه مربیان شرکت مستمر و فعال داشته و نیازهای فکری و اعتقادی خود را با سرمربی، در میان بگذارد. با توجه به بینظیر بودن آثار شهید مطهری (ره)، نسبت به برگزاری سیر مطالعاتی با کتب مناسب، برای سرگروهها اقدام نماید.
در پایان، بهطور مختصر میتوان گفت که رمز موفقیت یک مربی موارد زیر است: معنویّت، عقلانیت، تخصّص،صبر و استقامت.
منبع: پایگاه آموزشی صالحین خیبری
نظرات (۱)