گفت دانایی که گرگی خیره سر هست پنهان در نهاد این بشر
هر که با گرگش مدارا می کند خلق و خوی گرگ پیدا می کند
هر که گرگش را دراندازد به خاک رفته رفته می شود انسان پاک
زور بازو چاره این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست
در جوانی جان گرگت را بگیر وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
نظرات (۰)