معلم کلاس دوم بودم. به بچه ها خواندن نماز را در کلاس و بعد در نمازخانه یاد می دادم، تا برای کلاس سوم آماده باشند. یک دانش آموز داشتم که گفت: من دوست دارم نماز بخوانم اما در خانه ما کسی نماز نمی خواند، من چطور می توانم بین آنها نماز بخوانم؟!... همیشه در مدرسه وضو می گرفت و نماز را می خواند و نماز مغرب و عشا و نماز صبح را یواشکی با مامان بزرگش می خواند. بچه ها در مدرسه چیزهایی یاد می گیرند که شاید هیچ وقت در خانه نمی توانند یاد بگیرند.
... باتشکر از خانم منیژه محمدپور نجاتیان که این خاطره را برای ما ارسال کردند ...
نظرات (۰)