درباره این مطلب یک بحث عمومیست که تقریباً در همه جا به صورت یک مشکل وجود دارد.
بنده تقریباً از اوایل کودکی در چنین مساجدی بودم...
همه سن بالا و به تعبیری آنتی جوان!
از بد حادثه هم هرجا رفتم همین مشکل وجود داشت...
تجربه بنده آن چیز که جواب میدهد «سیاست چماق و هویج» است.
یعنی شما برنامه را اجرا کن.
با سیاست خودت هم اجرا کن.
هیچکاری هم به اعمال نظر آنهایی که از سر هوا و هوس یا از سر ادعای بزرگی نظر میدهند نداشته باش.
ولی جوری رفتار کن که گویی در تیم آنهایی...
مثلا هیئت که برگزار میکنی، یکی از همان هیئت امناء رو دعوت کنید تا قبل از سخنرانی برای بچه ها صحبت کند.
قبل از اینکه ایشان شروع کند شما در حد دو دقیقه راجع به پیرغلامان اهل بیت و از این دست مسائل صحبت کن.
از قبل هم با همه بچه ها صحبت کن که نهایت احترام را داشته باشند.
آن یک جلسه هم به صورت استثناء کوتاه برگزار کنید که حوصله پیرمرد سر نرود.
آخر جلسه هم بدهید او دعا کند...
این تنها یک کار بود و کارهایی از این دست را انجام دهید.
از طرفی دیگر سعی کنید پا روی دم کسی نگذارید. اگر میبینید مثلا آبدار خانه شده محل ریاست عده ای، سعی کنید فعلا نزدیک آنجا نشوید.
در خانه چای درست کنید و با فلاکس بیاورید مسجد.
نکتهی بعدی سعی کنید دست کسی آتو ندهید. کارهایی از قبیل سر و صدا کردن در ساعاتی نامناسب، مسجد را به هم ریخته و نامرتب تحویل دادن و ... باعث می شود زحمات شما به کلی از بین برود.
نکتهی بعد سعی کنید در جاهایی که در چشم مردم است، در زمینِ آن ها بازی کنید. مثلاً نیم ساعت قبل نماز بیایید و ورودی مسجد را آب و جارو کنید البته با هماهنگی هیئت امناء. یا مثلا دو سه نفری هر از چندی به جان در مسجد بیفتید و آن را تمیز کنید. البته حواستان باشد آتو دست کسی ندهید.
جوری رفتار نکنید که هیئت امناء فکر کنند شما میخواهید ریاستشان را بر هم بزنید.
ببخشید اگر با این ادبیات صحبت میکنم. اما من از همان موقع که یادم هست با این جماعت درگیر بوده ام و شاهد فجایع فرهنگی که به دست این جماعت رخ داده بودهام. لذا به قولی در این زمینه آنقدر مار خورده ام تا افعی شده ام. لذا این مطالب، ماحصل سال ها تجربه، و حرص خوردن و کار من در مساجد است.
پس از چند ماهی که شما در این نقش بازی کنید شاهد یک معجزه در ۹۰٪ درصد هیئت امناء خواهید بود.
البته باز هم افراد لجبازی خواهند بود که با شما مخالفت میکنند.
اینجا شما باید آن دسته از افرادی که حالا طرفدار شما اند پیش آنها بفرستید. سعی کنید اصلاً خودتان را خرج نکنید. تا میتوانید افراد دیگر مخصوصاً امام جماعت را بفرستید با مردم و هیئت امناء صحبت کنند.
ائمه جماعات بعضاً هیچ کار بخصوصی در زمینه های تربیتی نمیکنند. شما باید آنها را فعال کنید و در تیم خودتان بیاورید.
گاهی اوقات امام جماعت را به عنوان سخنران هیئت دعوت کنید.
در مسائل بروید از او مشورت بگیرید. حتی اگر نظر شما مخالفت نظر اوست باز بروید و مشورت بگیرید و طوری برخورد کنید که گویی نظر او را پذیرفته اید. در آخر هم شاید کار خودتان را بکنید اما شما با این کار او را به نفع خود وارد معادلات سیاسی مسجد کردهاید...
هیچ کوچکتری حق ندارد به بزرگتر خود مخصوصا هیئت امناء بی احترامی کند. در ظاهر مسجد و حتی در جلسات خودتان پیش بچه ها اصلاً از هیئت امناء بد نگویید و سعی در طرفداری آنها داشته باشید. هر چند که به شدت با آن ها و سیاست هایشان مخالف اید.
انجام این موارد احتیاج به سه چیز دارد:
1⃣ صبر بسیار بالا. هیچ گاه بر اثر کارهای بعضاً احمقانه عدهای دلسرد و مأیوس نشوید. سعی کنید نقش خودتان را به خوبی بازی کنید و مطمئن باشید معجزهی محبت و احترام حتماً کار خواهد کرد.
2⃣ سیاست بسیار بالا در کار. اینکه شما بدانی در هر موقعیت، چگونه نقش خود را خوب بازی کنی.
3⃣ داشتن گروه یا تیم. داشتن یک گروه که چند کار را باید بکنند: اولاً همسو با شما باشند و این موارد را یا بر اثر علم به ماجرا یا بر اثر تقلید و تبعیت از شما رعایت کنند. ثانیاً تیم اطلاعاتی شما باشند و اخبار مسجد را سریعاً به شما منتقل کنند. در قرآن هم داریم که آن چیزی که موسی را از توطئهی قتلی که توسط فرعون کشیده شده بود نجات داد، داشتن یک تیم اطلاعاتی قوی بود که اخبار را از درون جلسات سری فرعون به او میرساند.
پس از چندین ماه که به این روش عمل کردید و دیدید با وجود اینکه هیئت امنا نسبت به شما نرم شدهاند اما هنوز افرادی هستند که دارند چوب لای چرخ شما میگذارند، از تصفیه مجموعه هیچ هراسی نداشته باشید.
اما در این مرحله هم هرگز نباید خودتان وارد شوید. سعی کنید آن دسته از بزرگترهایی که بیشتر طرفداری شما را میکنند جلو بفرستید. یعنی باید به وسلیه هیئت امنا، هیئت امنا را کنترل کنید. اصلا خودتان خرج نکنید. آبرو و اعتبار یک فعال فرهنگی اصلی ترین سرمایه اوست. در مرحله اول سعی کنید در صحنه سیاسی مسجد، آن ها را منزوی کنید. یعنی کسی حرف آنها را نخرد.
پس از انجام این مرحله اگر دیدید باز هم دارند چوب لای چرخ مجموعه شما میگذارند، باید شخص بکلی از صحنهی سیاسی مسجد خارج شود.
اینجا میتوانید از ظرفیت امام جماعت، هیئت امناء، ریش سفیدان مسجد و حتی اگر میتوانید با امام جمعه شهرتان داستان را در میان گذارید و از او هم کمک بخواهید.
فقط حتما دو نکته را توجه داشته باشید:
۱) تا هر مرحله کامل انجام نشده وارد فاز بعدی نشوید. این کار صبر بالایی میخواهد و حتب ممکن است تا کامل شدن کل فرایند چند سال طول بکشد و این صبر بالای شما و بقیه مجموعه را میطلبد.
۲) هرگز نباید به کسی بی احترامی شود.
این سیاست های کلی روش برخورد با هیئت امنای مسجدی بود که با کار فرهنگی مخالف اند. دیگر جزئیات کار را بر دو محور شرایط مسجد، محل، منطقه، شهر و همچنین بر محور ویژگی های روانشناسی افرادِ طرف حساب خودتان بچینید.
این ها حاصل کلی خون دل خوردن من و بسیاری امثال من از دست این جماعت است.
اما همهی این کار ها در حد یک مُسَکن است.
کار واقعی وقتی انجام میشود که در یک مسجد امام جماعت،هیئت امناء، مسئول کانون، فرمانده و شورای پایگاه بسیج، مسئول هیئت همه دید فرهنگی داشته باشند.
از اطالهی کلام عذرخواهی میکنم.
حلال بفرمایید.
وِ مِنَ اللّهِ الْتَوفیق
(ارسالی مخاطبین)
نظرات (۴)