<h2>.: مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی :.</h2><span></span>
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
موضوعات
تبلیغات
تبلیغات

یکی از روشهای مهم تقویت عزت نفس در کودکان، پذیرش آنان در همه شرایط است. همه کودکان به ویژه کودکانی که پا به مرحله رشد می گذارند باید از آزادی و استقلال نسبی برخوردار باشند. ولی آنچه که آنان باید بدانند این است که در این جهان افرادی زندگی می کنند که ممکن است به آنان صدمه بزنند و آنچه که والدین انجام می دهند حفظ آنان از دست این افراد است.

بنابراین چه باید بکنید تا عزت نفس را در کودکتان تقویت کنید؟!

برای انجام این مهم چهار رکن وجود دارد:

1. محبت، 2. زمان، 3. انضباط، 4. پذیرش.

بیشتر اوقات دوست داشتن کودکان خیلی ساده و آسان است و در برخی مواقع مشکل.

ابراز محبت به کودکی که پیوسته بی تربیت، ناسازگار و بدخُلق است، همچون بیشتر کودکانی که دوران بلوغ را سپری می کنند، سخت است. جالب است بدانیم در این زمان است که او به محبت بیشتری نیاز دارد. والدینی که توجه می کنند، در واقع پایه عزت نفس کودکانشان را می سازند.

وقتی را که با کودکتان می گذرانید یکی دیگر از مواردی است که برای تقویت عزت نفس او مهم است. کودکان به زمان با کیفیت نیاز دارند. آنان به شما نیاز دارند تا در حیاط مدرسه و بازی و حتی در برخی زمان های معمولی در کنارشان باشید. این بدین معنا نیست که شما باید کاملاً در همه احوال مراقب کودکانتان باشید. اغلب برای بیشتر کودکان فقط حضور والدین در خانواده کافی است. گاهی اوقات مشغله کاری در بیرون از خانه به قدری زیاد است که مجبوریم زمان خیلی کمی را با کودکانمان بگذرانیم هیچ چیز مشکل تر از این نیست که برای بودن با کودک زمان کافی پیدا کنیم، ولی باید بدانیم که این زمان برای رشد کودک اهمیت دارد.

حکم فرما کردن انضباط در خانواده کاری بس مشکل است. تنظیم قوانین منصفانه و به کار بستن آن ها به طور منطقی می تواند مهارت های هر پدر و مادری را آزمایش کند. مهم نیست که شما چه حد و حدودی را در مورد کودکانتان بکار می برید، زیرا آنان همواره در جستجوی راه هایی برای شکستن این حد و حدود هستند. این امر طبیعی است. ولی کودکانی که از قوانین و حد و حدود آن تبعیت می کنند، احساس مهم بودن می کنند. مهم نیست که تا چه اندازه آنان ممکن است ازخود مقاومت نشان دهند.

یکی دیگر از ارکان عزت نفس در کودکان پذیرش است که انجام آن دشوار می باشد. 

برای والدین طبیعی است که نسبت به کودکانشان امیدواری زیادی داشته باشند. همه ما دوست داریم که کودکانمان دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و یا بهترین شاگرد در کلاس درس باشند. ما از کودکانمان انتظارات زیادی داریم ولی آنان بیشتر انتظارات ما را برآورده نمی کنند. یکی از روش های مهم تقویت عزت نفس، پذیرش کودکان در همه شرایط است. هر کودکی دارای مشخصه منحصر به فرد خویش می باشد و از نقاط ضعف و قوت برخوردار است. به طور یقین ما باید انتظار داشته باشیم که کودکانمان تا آنجا که می توانند تلاش کنند. در هر صورت چه آنان در کاری به راحتی موفق شوند یا به سختی ازآن عبور کنند، تشویق کارهایشان و تصدیق قوه خود ارزشی برای آنان بسیار ضروری است.

قوانین روشنی را تنظیم کرده و آنان را اجرا کنید. کودکان اشتباه خواهند کرد و هیچکس همیشه از تمام قوانین پیروی نخواهد کرد. محدودیت ها را استوار ولی دوستانه اجرا کنید.

به کودکان خود امیدوار باشید. همه کودکان دچار اشتباه می شوند. به کودکان کمک کنید که از اشتباهات خود پلی برای موفقیت بسازند. به احساسات کودکانتان احترام بگذارید. هرگز نسبت به تردیدها، ترس ها، عقاید و افکار آنان بی اهمیت نباشید. پیشرفت کودکانتان را ارج نهید. کودکانتان باید بدانند که شما از آنان انتظار تلاش فراوان دارید ولی ظرفیت های آنان را نیز می شناسید؛ پیشرفت های آنان را تمجید کرده و هرگز آن ها را به خاطر اشتباهاتشان شرمسار نمی کنید. عقاید و ارزش های خود را با کودکانتان درمیان بگذارید. با آنان صحبت کنید و به صحبت هایشان گوش فرادهید تا بدین وسیله به آن ها اعتماد به نفس بدهید.

بازی موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت در کودکان می شود.

بازی عبارت است از هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف دار که بصورت فردی یا گروهی، انجام و موجب کسب لذت و برآورده شدن نیازهای کودک شود. کودکان نقاط قوت و ضعف خود از جمله تمایل به فرمان دادن یا فرمان بردن، تهاجم یا تسلیم، اجتماعی بودن یا منزوی بودن و همچنین احساسات دوستانه یا خصمانه، افسردگی یا شادی، امیال و آرزوهای خود را از طریق بازی نشان می‌دهند. بازی، رشد عاطفی، اجتماعی، جسمانی و ذهنی کودک را به همراه دارد.

بازی، در رشد عاطفی کودک نقش مثبتی ایفا می‌کند به این صورت که نیاز به برتری جویی و بروز احساسات و عواطف، ترس و تردیدها و برو‌نگری را در کودک ارتقاء می‌دهد.

بازی در رشد اجتماعی کودک تأثیر بسزایی دارد و موجب ارتباط کودک با محیط بیرون، شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت، همکاری، همیاری و مشارکت کودک می‌گردد. همچنین بازی موجب همانندسازی با بزرگ‌ترها شده و کمک می‌کند که کودک شکست را بطور واقعی تجربه کند. بازی در رشد جسمی کودک موثر بوده و باعث رشد و هماهنگی دستگاه‌ها و اعضای بدن و تقویت حواس کودک و توانمندی فکری و بدنی او می‌شود.

نقش بازی در رشد ذهنی کودک انکارناپذیر است. رفتار هوشمندانه را تقویت می‌کند و زمینه‌های لازم جهت یادگیری زبان و رشد هوشی و تفکر کودک را فراهم می‌سازد. آن‌چه که از بازی‌های فکری مخصوصاً «کاربرد آن در فلسفه و کودک» مورد نظر است، نقش بازی در رشد ذهنی کودک است که با استفاده از ابزارهای مورد نظر (اسباب‌بازی، داستان، فیلم، کارتون، عکس...) به ارتقاء رشد فکری او کمک می‌کند .

مراحل پیشرفت بازی در کودکان

با بررسی مراحل رشد کودک می‌توان متناسب با سن کودک، بازی‌هایی برای آن ها طراحی کرد که با اجرای آن، کودکان از توانایی‌های مناسبی برخوردار ‌شوند. بدیهی است که هرکودکی این مراحل را با توجه به ویژگی‌های ذهنی ـ جسمی خود طی می‌کند، ولی رشد کافی به معنای کسب و تسلط بر مهارت‌ها و توانایی‌هایی است که کودک در بزرگسالی به آن ها احتیاج دارد و پیشرفت در آن، بوسیله بازی صورت می‌گیرد؛ که این مهارت‌ها را کودک در طی مراحل زندگیش از بدو تولد تا سنین ابتدایی ورود به دبستان می‌گذراند. کودک هرچه روند رشد و تکامل را می‌پیماید، نحوه بازی‌های او، از شکل جسمی و عاطفی خارج شده، به سوی ذهنی و خلاقیتی سوق پیدا می‌کند. البته لازم به ذکر است بازی‌های جسمی، زمینه‌‌ساز بازی‌های ذهنی در کودک هستند.

در 3 سالگی اوج لجبازی کودک بروز می کند. 

در این سن بخش مهمی از شخصیت به نام "من" بروز می کند. 

در کودکان 3-4 ساله، مرتب کلمه خودم را می شنویم. خودم لباس بپوشم. خودم غذا بخورم. خودم راه بروم و ......

حال اگر والدین به علت کم حوصلگی و ناشکیبایی، کودک را تنبیه کنند یا با کودک دعوا کنند، این لجبازی ها را تثبیت می کنند.

.......................

از مشخصات دیگر این گروه سنی، لذت بردن از کارهایی است که ریخت و پاش دارند.

و شاید این اصطلاح را بارها شنیده اید که این کودک از کثیف کاری لذت می برد.

و مهم تر این که از نگهداری ادرار و مدفوعشان لذت می برند. " کاملا امری طبیعی است. "

تنبیه یا مواخذه کودک به این دلایل پایه گذار رفتارهای وسواسی در بزرگسالی است.

مادران گرامی لطفا دقت داشته باشید که کودکان در این سنین دائماً می خواهند تجربه کنند. 

به طور مثال مادر می گوید لیوان را لبه میز نگذار می افتد، اما کودک دقیقا آن را لبه میز میگذارد تا ببیند اگر لیوان بیفتد چه اتفاقی می‌افتد. 

یا مادر می گوید: به سینی نخود و لوبیا دست نزن، می ریزد؛

اما کودک 3ساله به عمد یک مشت لوبیا بر می دارد و در فضا پخش می کند.

.......................

پس واکنش ما به کودک شکل گیری شروع لجبازی است.

برخوردها با کودک متناسب با سن او شکل می‌گیرد. 

دقت کنید در مورد لجبازی رِنج سنی 2 و نیم سال تا 4 و نیم صحبت میکنم. 

شما وقتی به کودک می گویید مراقب باش آب را نریزی و عمداً آب را ریخت، در این جا شما درس مهم خویشتن داری را به کودک خود داده و با حوصله می گویید دیدی ریخت. و توضیح دهید؛ مثلاً فرش خیس شد بیا با هم خشکش کنیم. یا نخود و لوبیاها ریخت «مهم؛ وانمود کنید که شما نه عصبانی شدید نه عمدی در کار بوده.» بیا با هم جمع کنیم. حین انجام کار توضیح دهید چقدر جمع کردن این لوبیاها سخت است. دفعه بعد باید بیشتر دقت کنیم تا نریزد یا اینکه دیگر این میوه‌ها که ریخت زمین بدرد استفاده نمی خورد. بهتر است جمله های تاکیدی راخطاب به خود و کودک ذکر کنید.

... از کتاب پاسخ به والدین، خانم دکتر سیما فردوسی ...

اصول کلی پاداش دادن در زمانی که می خواهیم برای کودک کادو بخریم:

١. هدف رفتاری باید مشخص باشد. برای مثال نباید بگیم اگر دختر خوبی باشی برات عروسک میخرم. کودک گیج می شود. دختر خوب بودن یعنی چه؟ باید کاملاً برایش مشخص کنیم: مامان جون اگه امروز که رفتیم مهمونی به همه سلام کنی واست عروسک میخرم.

2. پاداش باید با کار انجام شده توسط کودک متناسب باشد. برای مثال برخی مادران می گویند: اگه تو مهمونی به همه سلام کنی واست تبلت میخرم. یا اگه همه نمراتتو بیست شدی واست شکلات میخرم. این پاداش ها برای کار انجام شده کم یا زیاد هستند و تناسب ندارند.

3. زمانی که کودک کار مثبت را انجام داد پاداش را بلافاصله بدهیم و به تعویق نیندازیم. به تعویق انداختن باعث می شود کودک به حرف مادر اعتماد نکند و دیگر به خاطر پاداش احتمالی کاری را انجام ندهد.

4. پاداشی که برای کودک فراهم می کنید باید چیزی باشد که مورد علاقه کودک است.

5. باید ثبات داشته باشید. هر بار که کودک انجام داد باید برایش بخرید تا زمانی که آن کار برای کودک به عادت تبدیل شود. نگذارید به شما بی اعتماد شود.

6. پاداش قول داده شده نباید جزو حق و حقوق اصلی کودک باشد. مثلاً نباید بگویید اگر فلان کار را انجام دادی، واست ناهار میپزم. ناهار از حقوق اصلی کودک است. ولی می توان گفت برات ماکارونی میپزم به جای بادمجون.

7. پاداش ها باید متنوع باشند. زیرا پاداش تکراری پس از مدتی ارزش خود را از دست میدهد و محرّکی برای کودک نخواهد بود.

8. پاداشی را تعیین کنید که برایتان قابل اجرا باشد. مثلاً مادر و پدر خسته از سرکار آمده اند و به کودک می گویند اگر مشقاتو تموم کنی میریم شهربازی. مسلماً نمی توانند در آن ساعت کودک را به آنجا ببرند. کاری را قول بدهید که قادر به انجام آن باشید.

... البته باید مواظب شرطی نشدن کودک باشیم ...

‍‍✴️ راهکارهای تربیتی جهت نمازخوان شدن فرزندان:

👈۱. خودتان الگوی خوبی باشید. اگر شما نماز عاشقانه و اول وقت نخوانید و مثل کلاغ نوک به زمین بزنید، انتظار نداشته باشید فرزندتان نمازخوان شود.

👈۲. بعدازنماز، کودک یکی دوساله به بالا را در آغوش بگیرید و رفتار بامحبت تری با او داشته باشید، تا فرزند ببیند شما هر وقت نماز میخوانید، مهربانتر میشوید و به این وسیله به نماز علاقه مند میشود.

👈۳. او را از کودکی به نماز جماعت و نماز جمعه و حرم و مساجد و مراسم مذهبی ببرید، مخصوصاً اگر برایش این مکان ها را با جایزه و خاطره و تشویقی شیرین کنید.

👈۴. امر به نماز را درست وقتی فرزند به سن بلوغ رسید، نگذارید بماند باید چند سال قبل از سن تکلیف او را مشتاق به نماز کنید و نماز را به او آموزش دهید.

👈 ۵. برای مشتاق کردن کودک به نماز، قبل سن تکلیف، برای دختران یک چادر نماز و جانماز و مُهر و تسبیحِ قشنگ و برای پسر هم همین ها غیر از چادر را تهیه کنید.

👈۶. چون به سن تکلیف نرسیده و نماز برایش واجب نشده، او را همیشه مجبور به نماز خواندن نکنید. مثلاً میتوان قبل از اذان با کودک کمی بازی کرد بعد موقع اذان که شد بگویید دخترم اذان میدهند من میخواهم نماز بخوانم تو چه؟ ... دستور ندهیم پیشنهاد بدهیم.

👈۷. از کودکی هر وقت نماز میخوانَد به او محبت بیشتری کنید و نماز خواندنش را برای دیگران و در جمع خانواده و فامیل تعریف کنید و تشویق و تحسینش کنید.

👈 ۸. با خانواده های مذهبی و دوستان خوب معاشرت و رفت و آمد کنید. 

👈۹. با ورود فرزندتان به دوره ی نوجوانی برای او دلیل بیاورید که چرا نماز بخوانیم ولی کوتاه بگویید و سریع رد شوید. انتظار تأثیر زود و سریع نداشته باشید؛ زیرا نوجوان در دوران خامی است تا پخته شود و حرف شما را بفهمد زمان میبرد.

👈۱۰. نسبت به نماز خواندنش یا نخواندنش حسّاسیت زیادی نشان ندهید و مدام به او گیر ندهید. حسّاسیت زیاد، جلوی تفکر او را میگیرد و نماز با اجبار فایده ندارد؛ بگذارید از درون مسئولیت پذیر شود.

👈۱۱. در دوران نوجوانی، فرد دچار سردرگمی است و به دنبال انتخابِ راه و هویت خود است، به او راه درست را نشان دهید و بگذارید زمان بگذرد و راهش را انتخاب کند. مدام نصیحتش نکنید بدتر گیج و کلافه می شود.

👈۱۲. از روش غیر مستقیم استفاده کنید؛ مثل اهداى کتاب و سی دی و نرم افزار. هم میتوانید به او هدیه کنید و یا جایی جلوی چشمش قرار دهید تا خودش ببیند و استفاده بکند.

👈۱۳. نوجوان به دلیل تغییرات هورمونی رشد، دچارِ کمی سستی و احساس خستگی است، خوابش زیاد شده و اکثراً سنگین خواب میشوند. شاید شما فکر کنید او تنبل شده. برای نماز صبح او را با دعوا و داد بیدار نکنید. او را با محبت و نوازش و بوسه و صدازدن با القاب زیبا مثل دختر عریزم و ... بیدارش کنید. یک بار هم شاید کافی نباشد، پس صبورانه یک بار قبل نماز خودتان و یک بار بعد نماز او را با محبت بیدار کنید. 

👈۱۴. در جلوی جمع، مدام او را امر به خواندن نماز نکنید. پنهانی و با لحن پُر از محبت به او یادآوری کنید.

👈۱۵. گاهی نوجوان به دلیل دیده نشدن، با نماز نخواندن میخواهد خود را نشانتان دهد. پس او را ببینید و به او توجه کافی بکنید. 

👈۱۶. هیچ گاه بچه های نمازخوان را بر سرش نکوبید و او را با آن ها مقایسه نکنید، مقایسه اثر عکس دارد و او، هم از نماز بدش می آید و هم از آن بچه ی نمازخوان. 

👈۱۷. وقتی به سن تکلیف رسید برایش جشن عبادت بگیرید. 

👈۱۸. نقل داستان های شیرین و در حد سن کودک و نوجوان از نماز بزرگان و استفاده از اشعار و احادیث زیبا 

👈۱۹. ترک مستحبات در ابتدای کار و طول ندادن نماز و رعایت توانایی کودک و نوجوان

👈۲۰. تقویت عشق و علاقه به اهل بیت که یکی از راه های جلب انسان به عبادت و نماز است.

👈و نکته پایانی: اگر در رفتار نماز خوان ها، مهر و محبت و انصاف دیده شود، میل بچه ها به نماز خواندن بیشتر میشود.

👈و نکته پایانی دیگر: تا خوب ها خوب تر نشن، بدا خوب نمیشن...

ﭘﺴﺮ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺳﺎﻋﺖ 05:00 ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ، ﺳﺎﻋﺖ 05:30 ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ! ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ 06:00 ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟! ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ، ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺣﺘﻤﺎً ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﯾﯽ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻧﻘﺺ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺠﺪﻩ ﻣﺎﯾﻞ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ! ﻣﺪﺕ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺍﺗﻮمبیل ﻣﯽ ﺭﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﻮﺩ، ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ! ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﻢ، ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺸﻮﻧﺖِ ﭘﺪﺭﻡ، ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ 80 ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻢ!

(ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ آﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﺍستی است...)

دوستان
نظرات و پیشنهادات خود را برای بهتـــر شدنِ کارِ مربـــی به ما انتقال دهید.
محتوا و مطالـــب فرهنـگی - تربیــتی خود را حتــماً برای ما ارسال نمایید.
رونوشت (کپی) از مطالب تارنمای مربی ترجیحاً با قید منبع آزاد است.
استفاده تجاری از مطالب این تارنما مجاز نبوده و منوط به اجازه ما می باشد.
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
|
www.morabbee.ir
ارتباط با ما: ۰۹۱۹۶۲۲۵۹۳۴

ابزار رایگان وبلاگ

رایانامه (ایمیل) خود را وارد نمایید: