* هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربیت نشود نمی تواند دیگران را تربیت کند.

* آنقدر که این انسان ، این حیوان دو پا، در عالم فتنه و فساد می کند، هیچ موجود دیگری نمی کند؛ و آنقدری که این حیوان دو پا محتاج به تربیت است هیچ  حیوانی محتاج نیست. (حیوان به معنی موجود حیّ و زنده)
* همانطوری که هر شخص و هر فردی موظف است که خودش را اصلاح کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند .
* عالَم مدرسه است و معلّمین این مدرسه، انبیا و اولیا هستند .
* تربیت کنید! مهم تربیت است، علم تنها فایده ندارد، علم تنها مضر است .
* تربیت و تزکیه مقدم بر تعلیم است .
* کوشش کنید این آموزشی که به مردم می دهید جهتدار باشد .
* طبقه ای که می خواهند مردم را ارشاد کنند، اینها باید اقوالشان با اعمالشان موافق باشد .
* مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت، خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می باشد، و باید از آن احتراز کرد.

* هیچ کس نمی تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به اینکه تعلیم بشوم و تربیت بشوم؛ رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می کرد، ما همه احتیاج داریم.

حضرت امیر علیه السلام :

" لَا اَدَبَ مَعَ غَضَب "

تربیت با خشم (ممکن) نیست.

غررالحکم، ح 10529

...................................

 درباره پیغمبر اکرم نقل شده که، رسول خدا از تأدیب به هنگام خشم، نهی فرمودند.

یعنی آنگاه که خشمگین شدی، تربیت نکن!

یه معلم باید بدونه که تنها راه اثرگذاری روی بچه ها،

نفوذ کردن به دل آنهاست.

یعنی اگه معلم خودش رو تو دل بچه ها جا کنه

دیگه خیلی راحت میتونه بچه ها رو تغییر بده.

.......................

حالا راه های نفوذ افراد شاید مختلف باشه، نمیشه گفت فقط یه راه وجود داره،

باید دید سلایق و علایق افراد چیه بعد از همونا استفاده کرد.

یه معلم اگه این 3 ویژگی رو نداشته باشه، اثرگذار نیست (اثر مثبت) :

اول اینکه معلم باید با میل و رغبت سراغ این شغل اومده باشه؛

نه اینکه از همه جا رونده شده باشه و بعد بیاد تو این کار.

دوم اینکه مهارت معلمی داشته باشه

مثل : مهارت تدریس، توانایی ارتباط برقرار کردن با بچه ها و ...

و سوم اینکه شخصیتی داشته باشه که بتونه واسه بچه ها الگو باشه (از همه لحاظ)

... اگه یه معلم هر کدوم از اینارو نداشته باشه، به نوعی خیانت کرده در حق بچه ها ...