<h2>.: مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی :.</h2><span></span>
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
موضوعات
تبلیغات
تبلیغات

- دیدگاهی واقعا باز اختیار کنید و با متربی ها رفتاری معقول داشته باشید.

- به آنچه متربی می گوید واقعا گوش بدهید، به طوری که واکنش های شما مناسب و در نتیجه برای آنان جالب باشد.

- مکالمه را با فعالیتی همراه سازید تا به متربی یاری دهد که احساس نکند خیلی بارز و در مرکز توجه است؛ اما یادتان باشد تمرکز را روی متربی بگذارید نه روی فعالیت.

- اگر متربی شما می خواهد درباره فیلم، فوتبال و ... حرف بزند، برای گوش دادن وقت صرف کنید تا چیزی برای گفتن داشته باشید.

- اگر مخالفتی دارید، شجاعت این را داشته باشید که به شیوه ای مودبانه و متناسب نظر آنان را رد کنید. نه با گوشه و کنایه. این به معنای موافقت شما در حال و آینده نخواهد بود؛ اما آنان متوجه خواهند شد که حرفشان شنیده شده است.

- به هر اشتباه و لغزشی که از جانب شما صورت گرفته است بی درنگ اعتراف کنید.

- در هر وضعیتی چیز مثبتی پیدا کنید تا در مورد متربی بگویید. برای مثال: «می بینیم که در این مورد با دقت فکر کردی که خوب است.»

... برگرفته از تارنمای دوست عزیزمون : بچه های بهشت ...

دریک کلاس درس؛

فرزندان تمام اقشار جامعه نشسته اند،

 فرزندان «طلاق» را باید تحمّل کرد و با روحیه شکننده شان ساخت! 

با فرزندان «اعتیاد» باید مدارا کرد و با بی تربیتی هایشان کنار آمد! 

فرزندان «یتیم» را باید نوازش کرد و کمبود مهرشان را جبران کرد،

 فرزندان «ناهنجار» را – که محصول اختلافات خانوادگی اند- باید هدایت کرد

! به فرزندان «کار» باید استراحت داد، 

فرزندان والدین «بی بند و بار» را باید سر به راه کرد،

 فخرفروشی فرزندان «سرمایه دار» را باید تعدیل کرد، 

فرزندان «کم رو» را به بطن جامعه باید بازگرداند،

نازپروردگی فرزندان «مرفّه» را باید تعادل بخشید،

 فرزندان «بدسرپرست» را حکیمانه و صبورانه باید سرپرستی کرد، 

فرزندان «بی سرپرست» را با آغوش مهرِ مادری باید آشنا ساخت! 

همه این مزاج های تلخ و شیرین، با صداهای دلنواز یا گوشخراششان در یک اتاق چند متری، گردِ شمع سوخته معلّم حلقه می زنند و بازتاب و پژواک این صداها هر روز چون موریانه، ذهن او را می خورد و تارهای خستگی بر تن رنجدیده اش می تند و فرسوده اش می سازد و در بیرون از این اتاق رؤیاها! 

و افسوس که بزرگان، «مصرفی» اش خوانند.....

آیت الله شاه آبادی، استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) توصیه می کردند که اگه مثلاً بچه شما نیاز به کفش داشت، هرچند که شما دیر یا زود اون کفش رو تهیه می کنید، اما به فرزندتون اینجوری بگید: « عزیزم، بابا باید پول داشته باشد، مگه نمی دونی که خدا روزی رسونه؟ پس از خدا بخواه زودتر به بابات پول بده تا برات کفش بخره »؛ این کودکِ شما قطعا دعا خواهد کرد و پدر هم وضعش به این مقدار پول می رسه که بتونه یه کفش برای بچه اش بخره و این بچه کفش رو از خدا می دونه و عاشق خدا میشه و در این صورت پدر دست فرزندش رو در دست خدا گذاشته است. البته وقتی که یکی از نزدیکان که مریض میشه به بچه بگید: از خدا بخواد که به بیمار سلامتی بده و در این زمینه مثال های زیادی هست که بشه به بهونه ی اون ها خدا رو به کودکان معرفی کرد.

به این نمونه هم توجه کنید:

یکی، پسر پنج سالش رو پیش امام صادق علیه السلام بُرد و گفت: این بچه، من رو کلافه کرده همش می پرسه که خدا رو به من نشون بده. من نتونستم جوابش رو بدم. امام فرمودند: من به او یاد میدهم و امام بدون اینکه اون بچه متوجه بشه، به یکی گفت که لیوانی رو برداره و با آب و شکر، یک آب شیرین درست کنه و بیاره. وقتی که آوردند، به اون بچه دادند تا بخوره. وقتی که خورد، از اون کوچولو پرسید: چه مزه ای داره؟ گفت: شیرینه. حضرت پرسید: چرا شیرینه؟ او گفت: حتما قند یا شکر توی اون ریختند. امام از اون خواست تا شِکر رو نشون بده، ولی اون بچه جواب داد: چیزی پیدا نیست. امام پرسید: پس از کجا متوجه شدی؟ اون بچه گفت: از مزه اش. امام به اون آفرین گفت و فرمودند: خدا هم در این عالم حضور دارد و همان لذت هایی که از مشاهده ی کوه‌، دشت، طبیعت، از خوردنی ها و دیگر زیبایی ها می بری، بیان گر حضور خالق آنها یعنی خداست که با چشم نمی توان او را دید. بنابراین همه ی این نعمت ها و لذت ها از جانب خداست. همانطور که شیرینی آب لیوان به سبب وجود شکری است که دیده نمی شود.

... برگرفته از کتاب آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان ...

حجة الاسلام "پناهیـــــان" تعریف میکنه که:

روزی دانشجوی جوانی برای مشورت اومد و گفت: میخوام در دانشگاهمون کارفرهنگی بکنم، چه کار کنم بهتره؟

ازش پرسیدم: بلدی رخت و لباس بشویی؟ 

گفت: بله، بلدم! اما این چه ربطی به کارفرهنگی داره؟! من میخوام کار فرهنگی کنم!

گفتم: حاضری لباس های هم اتاقیت رو توی خوابگاه بشویی؟

گفت: نه، کار سختیه. (بعد هم به شوخی ادامه داد) اینجا که جبهه نیست تا ما از این جور ایثارگریا بکنیم..!

گفتم: جبهه نیست، ولی هم اتاقیت که آدم هست؟ تو برای آدم بودن اون چقدر ارزش قائلی؟!

گفت: ممکنه بچه خوبی نباشه!!

گفتم: اتفاقا چون ممکنه بچه خوبی نباشه دارم این سئوالو می‌پرسم! آیا "قیمت آدم بودنش" برای تو اینقدر هست که اگه یک وقت پیش اومد بتونی با آرامش و لذت، لباسش رو بشویی و بگی دارم لباس یک انسان رو می‌شویَم؟!

صادقانه گفت: نه، من اینجوری نیستم....

صمیمانه گفتم: اگه یه انسان، حتی اینقدر پیش تو اهمیت نداره، چرا میخای برای هدایتش کار فرهنگی بکنی؟! به تو چه ربطی داره که نگران بهشت و جهنم مردم باشی؟! تو که آدما رو دوست نداری چیکار به سرنوشت شون داری؟!!

[انتظار عامیانه،عالمانه،عارفانه/ص۲۲۱]

مرحوم آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطاء، در تربیت فرزندش روشی آموزنده و مؤثر داشت. در حالات وی نوشته اند که: 

«او می خواست پسر نوجوانش را به سحرخیزی و شب زنده داری عادت بدهد، به طوری که تا پایان عمر از روی علاقه و میل قلبی به این کار ادامه بدهد. 

شبی پیش از اذان صبح کنار بستر پسرش آمد و به آرامی او را بیدار کرد و گفت: عزیزم! برخیز تا به حرم مطهر مولای متقیان علی (ع) مشرف گردیم. 

پسر نوجوان، چشمان خواب آلودش را مالید و گفت: بابا جان! شما بروید، من خودم می آیم. 

پدر گفت: نه من ایستاده ام تا با هم برویم. 

پسر برخاست، وضو گرفت و به اتفاق پدر به سوی حرم مطهر روانه شد. جلوی حرم امیرالمؤمنین (ع)، مرد مستمندی نشسته بود و دستش را پیش مردم دراز کرده بود، پدر از پسرش پرسید: فرزندم! این مرد برای چه در اینجا نشسته است؟ 

پسر گفت: برای گدایی و دریافت کمک از مردم. 

پدر گفت: تو فکر می کنی چه قدر پول از این طریق به دست می آورد؟ 

پسر گفت: شاید چند دِرهمی عایدش گردد. 

پدر گفت: آیا مطمئن هستی این مبلغ را به دست خواهد آورد؟ 

پسر گفت: البته به طور قطع نمی توان آن را پیش بینی کرد، شاید مبلغی عایدش شود، شاید هم دست خالی برگردد. 

در اینجا پدر دانا و نکته سنج که زمینه را برای بیان مطلب خود آماده دید گفت: پسرم! ببین این مرد فقیر برای به دست آوردن مبلغی از ثروت دنیا که به آن یقین هم ندارد، در این موقع شب آمده اینجا و دستش را پیش مردم دراز کرده است. 

تو که واقعاً به پاداش هایی که خداوند برای سحرخیزی و خواندن نماز شب تعیین فرموده، یقین داری و سخنان امامان معصوم (ع) را باور کرده ای، پس چرا در انجام آن سستی به خود راه می دهی؟ مطمئن باش که خداوند مهربان به تمام وعده هایش عمل می کند و پاداش عمل ما را به طور کامل می پردازد و هیچ کس را محروم نمی سازد. 

این شیوه زیبا، در اعماق وجود فرزند جای گرفت و نتیجه اش آن شد که وی تا آخر عمر، سحرخیزی و نماز شب و تهجّد را ترک نکرد.

ﭘﺴﺮ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺳﺎﻋﺖ 05:00 ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ، ﺳﺎﻋﺖ 05:30 ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ! ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ 06:00 ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟! ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ، ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺣﺘﻤﺎً ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﯾﯽ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻧﻘﺺ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺠﺪﻩ ﻣﺎﯾﻞ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ! ﻣﺪﺕ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺍﺗﻮمبیل ﻣﯽ ﺭﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﻮﺩ، ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ! ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﻢ، ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺸﻮﻧﺖِ ﭘﺪﺭﻡ، ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ 80 ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻢ!

(ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ آﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﺍستی است...)

چند کاری که هر کودک قبل از ۱۲ سالگی انجام دهد، خوب است...

در روزگاری نه چندان دور، پاره شدن سر زانوهای شلوار پسربچه‌ها، لباس‌های گِلی و خاکی، زمین خوردن‌ها، زخم‌ها و سر شکستن‌ها همه بخشی از نگرانی هر روزه پدر و مادرهایی بود که صاحب فرزندان کوچک بودند اما با آمدن بازی‌های کامپیوتری و رواج زندگی آپارتمان نشینی دیگر خبری از بازی‌های گذشته و هیاهوی کودکان نیست. تحقیقات نشان می‌دهد شعاع حرکتی کودکان در طول 40 سال گذشته، نزدیک به 90 درصد کاهش داشته است. در گذشته کودکان ساعت‌ها در فضاهای باز و وسیع بازی می‌کردند اما امروزه این فضاها به اتاق‌ها و آپارتمان‌های کوچک محدود شده است. بی‌تحرکی بچه‌ها تا جایی پیش رفته که متخصصان سلامت کودکان فهرستی از کارهایی را تهیه کرده‌اند که کودکان باید تا قبل از رسیدن به 12 سالگی آنها را امتحان کرده باشند. با کامل کردن این فهرست می‌توان مطمئن بود، کودک شما حداقل بخشی از مهارت‌های لازم در زندگی خود را پیدا کرده و حداقل لذت را از دوران کودکی خود برده است. این فهرست ابتدا شامل 400 پیشنهاد مختلف بود که با انجام تحقیقاتی روی هزاران پدر و مادر و یادآوری خاطرات گذشته آنها از بازی کردن به دست آمد. 

1. بالا رفتن از درخت 2. چادر زدن در طبیعت 3. غلتیدن از روی یک تپه سرسبز

4. دویدن زیر باران 5. ساختن و به هوا فرستادن یک بادبادک 6. ماهیگیری با تور و قلاب

7. خوردن سیبی که مستقیما از شاخه یک درخت جدا شده باشد.

8. برف بازی کردن 9. کشیدن نقشه گنج 10. گِل بازی کردن

11. ساختن سد برابر جریان آب 12. بازی کردن در شن‌های کنار دریا

13. پریدن از روی طناب (طناب بازی کردن) 14. خوردن توت فرنگی و تمشک در طبیعت

15. رفتن به یک جزیره 16. تماشای طلوع آفتاب 17. بالا رفتن از یک کوه بلند

18. رفتن به پشت یک آبشار 19. غذا دادن به حیوانات و پرندگان

20. ساختن یک خانه جنگلی 21. دیدن حیوانات وحشی حتی در باغ‌وحش

22. رفتن به فضای سبز و طبیعت هنگام شب 23. کاشتن یک گُل و پرورش آن

24. درست کردن غذا روی آتش (با نظارت والدین) 25. قایق سواری کردن

26. روشن کردن آتش بدون کبریت 27. پیدا کردن مسیرهای مختلف روی نقشه و استفاده از قطب نما

خاک بازی چه فوایدی دارد؟

در خاک باکتری‌های خاصی وجود دارند که باعث فعال شدن قسمت‌های خاصی از مغز می‌شوند. این قسمت‌ها مسئول تولید یک ماده شیمیایی به نام «سروتونین» هستند که نقش مهمی در انجام بسیاری از فعالیت‌های بدن داشته و خواص ضد‌افسردگی دارند. در بسیاری از کارهایی که در فهرست پیشنهاد شده وجود دارد، کودکان ناگزیر به رفتن به محیط های طبیعی و تماس با خاک هستند. کودک حین بازی کردن به کشف محیط اطراف خود می‌پردازد و نخستین قدم‌ها را برای اجتماعی شدن بر می‌دارد. تماس با محیط خارج باعث می‌شود دنیای کودکان وسعت بیشتری پیدا کرده و آنها با مفاهیم جدید آشنا شوند. کودکان حین بازی کردن با شخصیت‌های اجتماعی آشنا می‌شوند و نقش خود را به‌عنوان یک فرد در آینده می‌شناسند.

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ . . . ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ . . . ۱۹ ۲۰ ۲۱
دوستان
نظرات و پیشنهادات خود را برای بهتـــر شدنِ کارِ مربـــی به ما انتقال دهید.
محتوا و مطالـــب فرهنـگی - تربیــتی خود را حتــماً برای ما ارسال نمایید.
رونوشت (کپی) از مطالب تارنمای مربی ترجیحاً با قید منبع آزاد است.
استفاده تجاری از مطالب این تارنما مجاز نبوده و منوط به اجازه ما می باشد.
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
|
www.morabbee.ir
ارتباط با ما: ۰۹۱۹۶۲۲۵۹۳۴

ابزار رایگان وبلاگ

رایانامه (ایمیل) خود را وارد نمایید: