<h2>.: مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی :.</h2><span></span>
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
موضوعات
تبلیغات
تبلیغات

کودکان تجربیات مثبت و احساسات موفقیت‌آمیزی را با انجام بازی بدست می‌آورند؛ بازی‌های خلاق، فرصتی را برای کودک فراهم می‌آورد تا از قوه خلاقیت و تخیل خود در حل مسئله استفاده کرده، آن را رشد داده و تقویت نماید.

بازی زمینه‌های لازم جهت رشد هوشی و تفکر کودک را فراهم می‌سازد.

اهمیت بازی، در دوران اولیه کودکی

بازی یکی از عوامل مهمی است که بر روحیه و شخصیت کودک اثر گذاشته و بخش جدایی‌ناپذیر زندگی اوست. روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بر این باورند که بازی در سال‌های اولیه برای کودک بسیار حیاتی است و به جز پدید آوردن شادی، برای رشد جسمی و روان‌شناختی کودک اهمیت ویژه‌ای دارد. به وسیله بازی، کودک راه‌های برخورد و تعامل با محیط پیرامون خود را فرا می‌گیرد و مهارت‌های اجتماعی و زبانی را کسب می‌کند. بازی، فرصت‌هایی را برای «ابراز وجود» و «خلاقیت» در کودک فراهم می‌کند و نیز راهی مناسب برای تخلیه هیجان‌ها و انرژی‌های اضافی در او است. کودک از طریق بازی با فرهنگ جامعه خویش آشنا می‌شود؛ هنجارها و ارزش‌های اجتماعی را درونی می‌کند و در نهایت، نقش‌های اجتماعی را می‌پذیرد.

امروزه اهمیت بازی در دوران کودکی با پژوهش‌های گسترده‌ای به طور کامل تأیید شده است. برای مثال؛ اگر کودک را به ماهی تشبیه کنیم، بازی همانند آب زلالی است که کودک در آن شناور می‌باشد. پس بازی برای کودک، همان زندگی است. از این‌رو باید شور زندگی را در میان کودکان ایجاد کرد و کودکان را همواره به بازی تشویق نمود. چنانچه کودکی را از بازی محروم کنند، موجودیت، سلامت و آینده‌اش را از او ستانده‌اند. دنیای بدون بازی، از نظر کودک، زندانی بیش نیست. بازی، زیرمجموعه سرگرمی است. سرگرمی دارای زیرمجموعه‌های متفاوت و تا حدی مرتبط به یکدیگر است که انواع بازی (از قبیل فکری و جسمی) شاخه‌ای از آن محسوب می‌شود.

در حقیقت می‌توان گفت بازی، نوعی سرگرمی با ویژگی‌های زیر است:

هیجان‌انگیز؛ هدفمند؛ متناسب با سن کودک؛ برانگیزاننده کنجکاوی؛ انتخاب آزادانه؛ لذت بخش و ...

پژوهشگران و معلمان (فلسفه و کودک) برای بازی اهمیت خاص و ویژه‌ای قائل هستند.

در صورتی‌که بازی همه یا برخی از موارد زیر را بدنبال داشته باشد، «فکری» محسوب می‌شود:

ـ توانایی حل مسئله ـ ایجاد خلاقیت و ابتکار ـ رشد ذهنی و مهارت فکری (دقت و تمرکز)

ـ برانگیختن حس رقابت ـ مهارت ارتباط برقرار کردن (بین اشیاء، پدیده‌ها، کلمات و...)،

ـ یافتن شباهت‌ها و تفاوت‌ها ـ کشف قابلیت های خود و تقویت حواس 5 گانه (گفتاری، شنیداری و ...)

ـ ایجاد تشخیص، ارزیابی و انتخاب درست ایده‌ها ـ ایجاد کندوکاو فلسفی

ـ بوجود آوردن حس همکاری مسئولیت‌پذیری و مشارکت ـ بالا رفتن میزان یادگیری ـ پیش‌بینی

بنابراین دامنه سرگرمی وسیع است. به عنوان مثال گوش دادن محصولات صوتی، تماشای محصولات رسانه‌ای، بازدیدها، مطالعه کتب و .. از جمله سرگرمی ‌هایی است که در صورت داشتن ویژگی‌های بازی و فراهم آوردن موجبات مذکور، جزء بازی‌های فکری محسوب خواهد شد.

منبع: بازی کودک در اسلام، محمد صادق شجاعی

در 3 سالگی اوج لجبازی کودک بروز می کند. 

در این سن بخش مهمی از شخصیت به نام "من" بروز می کند. 

در کودکان 3-4 ساله، مرتب کلمه خودم را می شنویم. خودم لباس بپوشم. خودم غذا بخورم. خودم راه بروم و ......

حال اگر والدین به علت کم حوصلگی و ناشکیبایی، کودک را تنبیه کنند یا با کودک دعوا کنند، این لجبازی ها را تثبیت می کنند.

.......................

از مشخصات دیگر این گروه سنی، لذت بردن از کارهایی است که ریخت و پاش دارند.

و شاید این اصطلاح را بارها شنیده اید که این کودک از کثیف کاری لذت می برد.

و مهم تر این که از نگهداری ادرار و مدفوعشان لذت می برند. " کاملا امری طبیعی است. "

تنبیه یا مواخذه کودک به این دلایل پایه گذار رفتارهای وسواسی در بزرگسالی است.

مادران گرامی لطفا دقت داشته باشید که کودکان در این سنین دائماً می خواهند تجربه کنند. 

به طور مثال مادر می گوید لیوان را لبه میز نگذار می افتد، اما کودک دقیقا آن را لبه میز میگذارد تا ببیند اگر لیوان بیفتد چه اتفاقی می‌افتد. 

یا مادر می گوید: به سینی نخود و لوبیا دست نزن، می ریزد؛

اما کودک 3ساله به عمد یک مشت لوبیا بر می دارد و در فضا پخش می کند.

.......................

پس واکنش ما به کودک شکل گیری شروع لجبازی است.

برخوردها با کودک متناسب با سن او شکل می‌گیرد. 

دقت کنید در مورد لجبازی رِنج سنی 2 و نیم سال تا 4 و نیم صحبت میکنم. 

شما وقتی به کودک می گویید مراقب باش آب را نریزی و عمداً آب را ریخت، در این جا شما درس مهم خویشتن داری را به کودک خود داده و با حوصله می گویید دیدی ریخت. و توضیح دهید؛ مثلاً فرش خیس شد بیا با هم خشکش کنیم. یا نخود و لوبیاها ریخت «مهم؛ وانمود کنید که شما نه عصبانی شدید نه عمدی در کار بوده.» بیا با هم جمع کنیم. حین انجام کار توضیح دهید چقدر جمع کردن این لوبیاها سخت است. دفعه بعد باید بیشتر دقت کنیم تا نریزد یا اینکه دیگر این میوه‌ها که ریخت زمین بدرد استفاده نمی خورد. بهتر است جمله های تاکیدی راخطاب به خود و کودک ذکر کنید.

... از کتاب پاسخ به والدین، خانم دکتر سیما فردوسی ...

اصول کلی پاداش دادن در زمانی که می خواهیم برای کودک کادو بخریم:

١. هدف رفتاری باید مشخص باشد. برای مثال نباید بگیم اگر دختر خوبی باشی برات عروسک میخرم. کودک گیج می شود. دختر خوب بودن یعنی چه؟ باید کاملاً برایش مشخص کنیم: مامان جون اگه امروز که رفتیم مهمونی به همه سلام کنی واست عروسک میخرم.

2. پاداش باید با کار انجام شده توسط کودک متناسب باشد. برای مثال برخی مادران می گویند: اگه تو مهمونی به همه سلام کنی واست تبلت میخرم. یا اگه همه نمراتتو بیست شدی واست شکلات میخرم. این پاداش ها برای کار انجام شده کم یا زیاد هستند و تناسب ندارند.

3. زمانی که کودک کار مثبت را انجام داد پاداش را بلافاصله بدهیم و به تعویق نیندازیم. به تعویق انداختن باعث می شود کودک به حرف مادر اعتماد نکند و دیگر به خاطر پاداش احتمالی کاری را انجام ندهد.

4. پاداشی که برای کودک فراهم می کنید باید چیزی باشد که مورد علاقه کودک است.

5. باید ثبات داشته باشید. هر بار که کودک انجام داد باید برایش بخرید تا زمانی که آن کار برای کودک به عادت تبدیل شود. نگذارید به شما بی اعتماد شود.

6. پاداش قول داده شده نباید جزو حق و حقوق اصلی کودک باشد. مثلاً نباید بگویید اگر فلان کار را انجام دادی، واست ناهار میپزم. ناهار از حقوق اصلی کودک است. ولی می توان گفت برات ماکارونی میپزم به جای بادمجون.

7. پاداش ها باید متنوع باشند. زیرا پاداش تکراری پس از مدتی ارزش خود را از دست میدهد و محرّکی برای کودک نخواهد بود.

8. پاداشی را تعیین کنید که برایتان قابل اجرا باشد. مثلاً مادر و پدر خسته از سرکار آمده اند و به کودک می گویند اگر مشقاتو تموم کنی میریم شهربازی. مسلماً نمی توانند در آن ساعت کودک را به آنجا ببرند. کاری را قول بدهید که قادر به انجام آن باشید.

... البته باید مواظب شرطی نشدن کودک باشیم ...

۱۷ مرداد ۱۳۹۴

احتمالا کودکانی را دیده‌اید که پس از یک اشتباه سهوی، ساعت ها به مادر یا پدر خود چسبیده و با گریه و زاری از او می‌خواهند که او را ببخشد و یا نگران هستند که پدر و مادر ناگهان ترکشان کند.

«دیگه دوستت ندارم، دیگه مامان تو نیستم، من میرم بابای پارسا میشم اون خیلی مودب تره، اگه یه بار دیگه این کارو بکنی دیگه منو نمی بینی، خیلی بچه ی بدی هستی دیگه باهات هیچ وقت حرف نمیزنم!»

اینها جملاتی هستند که همه‌ی ما متاسفانه گهگاهی از زبانِ پدر و مادران برای تنبیه کودکان می‌شنویم. غافل از این که این جملات همچون زهری وارد بدن کودک می‌شوند و الگوی «به هرچه می گویند گوش بده وگرنه طرد می‌شوی» در کودک شکل می‌گیرد.

گاهی برخی مراجعانم از این گلایه دارند که چرا کودکانشان در بازی با کودکان دیگر به هرچه آن ها بگویند گوش می دهند، اگر کودک دیگر اشتباه کند باز هم این کودکان آنها هستند که عذرخواهی می کنند و به اصطلاح به آن ها باج می دهند تا «فقط باشند»، وقتی مسئله ریشه یابی می شود به الگوی اضطرابی در کودک بر می‌خوریم که اتفاقاً از جانب پدر و مادر به او خورانده شده است.

«باج بده تا پذیرفته شوی، باید هـــرچه دیگران می گویند انجام بدهی وگرنه تو را ترک خواهند کرد و تو تنها خواهی شد»، این ها باورهایی است که در ذهن این کودکان شکل گرفته، همین باور، گاهی موجب می‌شود تا گاهی کودک جرئت ورزی خود را از دست بدهد و از منافع خود چشم پوشی کند و حتی در مواردی که موردنیاز است نتواند به دیگران بگوید «نه». البته موضوع به اینجا ختم نمی‌شود...

... منبع گمنام ...

رفتارهای زشت و حاضرجوابی این روزها خیلی معمول و شایع شده و این باعث می‌شود فرزندتان زمانی که به او می‌گویید وقت تماشای تلویزیون به پایان رسیده، در مقابل شما بایستد؛ اما کودکی که به خود اجازه می‌دهد با خانواده‌اش این‌طور صحبت کند، ممکن است به این باور برسد که با دیگران نیز می‌توان بی‌ادبانه صحبت کرد؛ بنابراین بسیار مهم است که والدین بلافاصله بعد از مشاهده چنین رفتارهایی واکنش نشان دهند. برایش روشن کنید که اگرچه ناراحت است اما این اجازه را ندارد که با کلمات نامناسب با فرد دیگری صحبت کند. سپس به او کمک کنید تا احساسش را بروز دهد. او باید از فعل اول شخص استفاده کند؛ مثلا بگوید «من عصبانی هستم» نه این که بگوید «تو نمی‌فهمی.»

 برای تشویق او به این کار، می‌توانید از او درباره احساساتش سؤال کنید. اگر او طعنه‌آمیز صحبت می‌کرد، بگویید «به نظر می‌آید ناراحتی. بهتره راجع به ناراحتیت صحبت کنیم» یا اگر بر سر برادرش فریاد می‌زد، بد نیست بپرسید: «به نظر میاد از دست من عصبانی هستی؛ می‌تونی بگی چی شده؟» به کودک خود راه‌های مثبت بروز احساساتش را یاد دهید. درضمن به او این فرصت را بدهید تا بداند در عین حال که کاملا طبیعی است گاهی فرد، ناراحت یا عصبانی باشد اما این دلیل محکمی برای این نیست که به دیگران توهین کند یا بر سر آن ها داد بزند. بدون شک کوچک‌ترها باید کنترل احساساتشان را یاد بگیرند و بتوانند بین چیزهایی که احساس می‌کنند، تفاوت قائل شوند؛ بنابراین تعجب نکنید اگر مجبور شدید زمان زیادی را کار کنید تا بتوانید به فرزندتان که زود از کوره در می‌رود یاد دهید بر احساساتش مسلّط باشد. بخشی از آموزش کودکان برای احترام این است که به آنها یاد دهید وقتی شما هم اشتباه می‌کنید عذرخواهی می‌کنید. این نشان می‌دهد بر رفتارتان مسلّط هستید و خود را در برابر اشتباهتان مســــئول می‌دانید.

‍‍✴️ راهکارهای تربیتی جهت نمازخوان شدن فرزندان:

👈۱. خودتان الگوی خوبی باشید. اگر شما نماز عاشقانه و اول وقت نخوانید و مثل کلاغ نوک به زمین بزنید، انتظار نداشته باشید فرزندتان نمازخوان شود.

👈۲. بعدازنماز، کودک یکی دوساله به بالا را در آغوش بگیرید و رفتار بامحبت تری با او داشته باشید، تا فرزند ببیند شما هر وقت نماز میخوانید، مهربانتر میشوید و به این وسیله به نماز علاقه مند میشود.

👈۳. او را از کودکی به نماز جماعت و نماز جمعه و حرم و مساجد و مراسم مذهبی ببرید، مخصوصاً اگر برایش این مکان ها را با جایزه و خاطره و تشویقی شیرین کنید.

👈۴. امر به نماز را درست وقتی فرزند به سن بلوغ رسید، نگذارید بماند باید چند سال قبل از سن تکلیف او را مشتاق به نماز کنید و نماز را به او آموزش دهید.

👈 ۵. برای مشتاق کردن کودک به نماز، قبل سن تکلیف، برای دختران یک چادر نماز و جانماز و مُهر و تسبیحِ قشنگ و برای پسر هم همین ها غیر از چادر را تهیه کنید.

👈۶. چون به سن تکلیف نرسیده و نماز برایش واجب نشده، او را همیشه مجبور به نماز خواندن نکنید. مثلاً میتوان قبل از اذان با کودک کمی بازی کرد بعد موقع اذان که شد بگویید دخترم اذان میدهند من میخواهم نماز بخوانم تو چه؟ ... دستور ندهیم پیشنهاد بدهیم.

👈۷. از کودکی هر وقت نماز میخوانَد به او محبت بیشتری کنید و نماز خواندنش را برای دیگران و در جمع خانواده و فامیل تعریف کنید و تشویق و تحسینش کنید.

👈 ۸. با خانواده های مذهبی و دوستان خوب معاشرت و رفت و آمد کنید. 

👈۹. با ورود فرزندتان به دوره ی نوجوانی برای او دلیل بیاورید که چرا نماز بخوانیم ولی کوتاه بگویید و سریع رد شوید. انتظار تأثیر زود و سریع نداشته باشید؛ زیرا نوجوان در دوران خامی است تا پخته شود و حرف شما را بفهمد زمان میبرد.

👈۱۰. نسبت به نماز خواندنش یا نخواندنش حسّاسیت زیادی نشان ندهید و مدام به او گیر ندهید. حسّاسیت زیاد، جلوی تفکر او را میگیرد و نماز با اجبار فایده ندارد؛ بگذارید از درون مسئولیت پذیر شود.

👈۱۱. در دوران نوجوانی، فرد دچار سردرگمی است و به دنبال انتخابِ راه و هویت خود است، به او راه درست را نشان دهید و بگذارید زمان بگذرد و راهش را انتخاب کند. مدام نصیحتش نکنید بدتر گیج و کلافه می شود.

👈۱۲. از روش غیر مستقیم استفاده کنید؛ مثل اهداى کتاب و سی دی و نرم افزار. هم میتوانید به او هدیه کنید و یا جایی جلوی چشمش قرار دهید تا خودش ببیند و استفاده بکند.

👈۱۳. نوجوان به دلیل تغییرات هورمونی رشد، دچارِ کمی سستی و احساس خستگی است، خوابش زیاد شده و اکثراً سنگین خواب میشوند. شاید شما فکر کنید او تنبل شده. برای نماز صبح او را با دعوا و داد بیدار نکنید. او را با محبت و نوازش و بوسه و صدازدن با القاب زیبا مثل دختر عریزم و ... بیدارش کنید. یک بار هم شاید کافی نباشد، پس صبورانه یک بار قبل نماز خودتان و یک بار بعد نماز او را با محبت بیدار کنید. 

👈۱۴. در جلوی جمع، مدام او را امر به خواندن نماز نکنید. پنهانی و با لحن پُر از محبت به او یادآوری کنید.

👈۱۵. گاهی نوجوان به دلیل دیده نشدن، با نماز نخواندن میخواهد خود را نشانتان دهد. پس او را ببینید و به او توجه کافی بکنید. 

👈۱۶. هیچ گاه بچه های نمازخوان را بر سرش نکوبید و او را با آن ها مقایسه نکنید، مقایسه اثر عکس دارد و او، هم از نماز بدش می آید و هم از آن بچه ی نمازخوان. 

👈۱۷. وقتی به سن تکلیف رسید برایش جشن عبادت بگیرید. 

👈۱۸. نقل داستان های شیرین و در حد سن کودک و نوجوان از نماز بزرگان و استفاده از اشعار و احادیث زیبا 

👈۱۹. ترک مستحبات در ابتدای کار و طول ندادن نماز و رعایت توانایی کودک و نوجوان

👈۲۰. تقویت عشق و علاقه به اهل بیت که یکی از راه های جلب انسان به عبادت و نماز است.

👈و نکته پایانی: اگر در رفتار نماز خوان ها، مهر و محبت و انصاف دیده شود، میل بچه ها به نماز خواندن بیشتر میشود.

👈و نکته پایانی دیگر: تا خوب ها خوب تر نشن، بدا خوب نمیشن...

بسم الله الرحمن الرحیم

اولین و مهمترین نکته در کار فرهنگی و در هر کاری به نظر این حقیر اخلاص است. اینکه کار فقط و فقط برای رضای خدا باشد. چون خدا گفته انجام بدم. این خیلی خیلی اهمیت دارد. خب الان ما در جاهای مختلف متأسفانه می بینیم که اسم و رسم هست، ولی کاری پیش نمیره. اسم کلاس هست ولی کلاسی نیست. وقتی این بنده حقیر شروع کردم به کار ، یک جوان 19 ساله بودم. بدون هیچ گونه تجربه ای. فقط و فقط اخلاص بود و دغدغه. خب همین دو بال باعث شد که کار در آن برهه زمانی موفق شود. طوری که هم به توفیق الهی به اساتیدی متصل شدم و توانستم با توجه به توصیه های آنها و فکر خودم، کارهای خوبی انجام بدیم. و هم اینکه جذب موفقی داشته باشیم. طوری که مثلا یه روز که مریض شده بودم. بچه ها آمدند در خونه و با اصرار میگفتند بیا، گفتم نمی توانم، می گفتند خب یه نیم ساعت بیا، می گفتم نمیشه، می گفتند یه 20 دقیقه بیا. خب ما کلاس داشتیم ولی اسم نداشتیم. طوری که بچه ها می گفتند فلانی اسم کلاس ما چیست؟ بعد از شاید یک ماه بعد از کلاس ها. ولی متأسفانه الان اسم هست ولی کلاس نیست.

... برگرفته از وبلاگ خادم آقا ...

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ . . . ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ . . . ۱۹ ۲۰ ۲۱
دوستان
نظرات و پیشنهادات خود را برای بهتـــر شدنِ کارِ مربـــی به ما انتقال دهید.
محتوا و مطالـــب فرهنـگی - تربیــتی خود را حتــماً برای ما ارسال نمایید.
رونوشت (کپی) از مطالب تارنمای مربی ترجیحاً با قید منبع آزاد است.
استفاده تجاری از مطالب این تارنما مجاز نبوده و منوط به اجازه ما می باشد.
مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
|
www.morabbee.ir
ارتباط با ما: ۰۹۱۹۶۲۲۵۹۳۴

ابزار رایگان وبلاگ

رایانامه (ایمیل) خود را وارد نمایید: